نکته ی دوم: بسیاری از اوقات، داستانی که می شنویم یا فیلم و نمایشی که تماشا می کنیم،
موضوع یا حوادث و رویدادهای آن را قبلاً خوانده یا شنیده ایم. آن چه باعث می شود دوباره متن را با
اشتیاق بخوانیم یا نمایش را نگاه کنیم، فضاسازی و بازسازی رویدادهایی است که نویسنده یا کارگردان
به کار می گیرد.
هنر نویسندگان خوب و هنرمندان بزرگ درنحوه ی بیان، توصیف و فضاسازی است. در فیلم ها،
رنگ، موسیقی و نور به فضاسازی و القای بهتر صحنه ها و مفاهیم کمک می کند. مثلاً در تعزیه، رنگ
لباس اشقیا، سُرخ و رنگ لباس اولیا سبز است که رنگ، در حقیقت شخصیّت آن ها را بیان می کند.
اکنون به دو نمونه ی زیر توجّه کنید:
من شب ها می اندیشم.
من شب ها، آن گاه که شهر توس در آرامش فرو رفته است و همه بی صدا خوابیده اند، ساعاتی
کنار باغچه می ایستم و به آسمان، ستاره های نقره فام و ماه که چون ظرفی سیمگون می درخشد، می نگرم
و غرق اندیشه و خیال می شوم.
نویسنده در جمله ی دوم با توصیف ها و فضاسازی، صحنه ی جدیدی را خلق می کند که جذّاب،
زیبا و گیراتر است و ما را با نوشته و احساس نویسنده بیش تر همراه می کند. در نوشتن از فضاسازی
به خوبی می توان بهره گرفت.
نظرات شما عزیزان: